"لانه جاسوسی آمریکا"؛ اسناد از یاد رفته (تخم گذاری شیطان در لانه های تازه)
دانشگاه صنعتی شریف _ روز مبارزه بااستکبار _ ۱۳ آبان ۱۳۹۸
بسمالله الرحمن الرحیم
مبارزهای که ملت ایران، بویژه از سال 1332 تا امروز، در این 60- 70 سال علیه آمریکا داشته است. یک مبارزهای بیدلیل و بدون پشتوانه نبوده است. جنایاتی که غربیها و بطور ویژه انگلیسیها در حق ملت ایران کردند در 200 سال گذشته یکی دو تا نیست. یک ملت تا اعماق وجودش تحقیر و به دست ارتشهای اشغالگر غربی و بطور خاص به دست انگلیسها غارت شد. بعد که آمریکاییها از سال 32 حاکمیت را به تدریج قبضه کردند این جنایات مضاعف شد. شما و نسل شما چون نه رژیم شاه را دیدید و نه آمریکاییها و نه انگلیسیها را در ایران دیدید طبیعتاً صرفاً یک ارتباط ذهنی و رسانهای ممکن است با این مباحث داشته باشید. آمریکای شما آمریکای هالیوود است. آمریکای ما آمریکایی بود که اینجا به شکنجهگران ساواک آموزش میداد که چطوری سوزن زیر ناخن بکنند و چطوری آدمها را زنان و مردان مجاهد را کباب کنند! دهها از بچههای شما دانشگاه صنعتی شریف به نام دانشگاه صنعتی آریامهر دهها بخصوص دهه 50 از بچههای همین دانشگاه، زیر شکنجهای که تحت نظارت آمریکاییها و انگلیسیها انجام میشد تکه تکه شدند یعنی چیزی حدود 300 نفر از دانشجویان مبارز دانشگاههای مختلف از جمله این دانشگاه زیر شکنجه کشته شدند یعنی قصابی شدند. روش شکنجه را آمریکاییها بالای سرشان آموزش میدادند. انگلیسیها و آمریکاییها. یعنی شکنجهگران پهلوی رژیم شاه در لندن، تلآویو و واشنگتن دورههای آموزشی داشتند که یاد بگیرند چگونه میشود شکنجههای جسمی کرد چگونه میشود بدن یک مبارز را زنده زنده تکه تکه کرد. انواع و اقسام روشهای تجاوز، توهین، تحقیر، روشهایی که ایجاد درد بکند اینها کتابهایش الآن منتشر شده است. آمریکاییها، انگلیسیها و اسرائیلیها آموزش میدادند که چطوری کتف را بشکنیم کتف را از مفصل در برود درد بکشد و چطوری جا بیندازیم؟ چطوری فک را بشکنیم 48 ساعت نتواند آب و غذا بخورد درد بکشد و بعد از 48 ساعت چطوری دوباره جا بیندازیم. آمریکا دانشجوی شکنجه داشت، هنوز هم دارد الآن دانشکدههای بیشتری هم دارد. دانشکده کودتا، دانشکده شکنجه. دانشکده اغتشاش که علیه حکومتهای انقلابی چگونه اغتشاش ایجاد کنیم؟ همین کاری که الآن اینها در عراق و لبنان کردند و همین روزها دارند میکنند. همین کارهایی که در سال 88 و بعد از آن یکی دو بار دیگر کردند. مشکلات واقعی هر جامعهای که بالاخره هر جامعهای مشکلات دارد که مشکلات را پیدا کن، زخم کن بعد مگس و کرم بروند روی آن بنشینند و تخمگذاری کنند و صورت مسئله را عوض کنند، شعارها را عوض کنند، ماهیت حرکت را به کلی تغییر بدهند. یک انتقاد طبیعی و یک اعتراض اجتماعی بسا درست اما آرام و ملایم مربوط به یک قشر خاص یک مرتبه چطوری تبدیل بشود به درگیریهای خونین، کشتار از دو طرف، آتش زدن، ترور کردن، منفجر کردن تا حد براندازی. اینها دانشکده دارند. دانشکده کودتا، دانشکده ترور. شما دیدید که گروه داعش را چطوری ایجاد کردند بعد الآن در سوریه و عراق شکست خورد به افغانستان منتقل کردند و دوباره دارند داعش را به شکل جدیدی در عراق و سوریه بازسازی میکنند. تخصصی عمل میکنند که چطوری جنگ داخلی راه بیندازند در یک جامعهای که تفاوتهای قومیتی، مذهبی، زبان هست چگونه این تفاوتها را به تضاد تبدیل کنیم و تضاد را به ستیز و جنگ. چطوری قانون اساسی برایشان بنویسیم؟ چطوری انتخابات را تخریب کنیم و چطوری انتخابات قلابی برگزار کنیم؟ اینها کاملاً برنامهریزی شده و روانشناسان و جامعهشناسان قوی دارند و اقتصاددانان و متخصصان علوم سیاسی، متخصصان رسانه، نظرسنجی، افکارسنجی، روانشناسی اجتماعی، همانطور که مهندس و فیزیکدان و شیمیدان برای تولید بمبهای هستهای و میکروبی و شیمیایی استخدام میکنند متخصصان علوم اجتماعی و علوم انسان تربیت میکنند سفارش میدهند که چگونه جوامع را مهندسی کنیم با نسل جوان چه بگوییم وچطوری عمل کنیم، جای شهید و جلاد را چگونه عوض کنیم؟ جای ظالم و مظلوم چطوری عوض بشود و از این قبیل. کل منابع ایران که در این 200سال غربیها بخصوص انگلیسیها و آمریکاییها و اسرائیلیها غارت شد میتوانست دهها کشور فقیر را آباد کند. به جای آن خیابانها و مناطق بالاشهر آمریکا و انگلیس را آباد کرد همه جا هم دخالت میکردند ارتش ایران را شاه و آمریکا ساخته بود. میدانید که آمریکا بعد از اشغال ایران در شهریور 1320 جنگ جهانی دوم، دیگر از ایران نرفت و انگلیس و آمریکا و شوروی به بهانه جنگ با آلمانها آمدند و اینجا را اشغال کردند و بعد دیگر هیچ کدام نرفتند. این که شوروی بعداً مجبور شد برود در جنگ قدرت شرق و غرب بود ولی دیگر آمریکاییها و انگلیسها نرفتد. قبلش البته انگلیسها بودند. آمریکا نیروهای نظامیاش را از شهریور 20 که ایران را اشغال کردند و جنگ جهانی دوم تمام شد دیگر از ایران نبرد و اول مسئولیت کل ژاندارمری ایران و بعد بخشهای دیگر را گرفتند و کمکم، سال به سال مسلطتر شدند تا این که در پایان دهه 40 و اوایل دهه 50 ساواک و شهربانی و ارتش و همه اینها تحت کنترل کامل آمریکاییها بودند. ارتش، رادیو و تلویزیون، و رؤسای دانشگاهها را سفارت آمریکا باید نظر میداد. سفرای ایران، وزیرها و وکیلهایش همه اینها را باید آمریکا اجازه میداد و حتی دیگر خیلی به شاه هم محل نمیگذاشتند. خاطرات بعضی از این پهلویچیها دیدم که آمده، یک روز مادر شاه میگوید که دیدم حال شاه خیلی خراب است و میگوید من که هرچه آمریکاییها میگویند به حرف گوش میکنم چرا باز اینقدر من را تحقیر میکنند؟ که مادرش میگوید حالم برایش سوخت و به او گفتم چه شده؟ گفت هیچی الآن فهمیدم که مدتهاست نیروهوایی ما با هواپیماهای ما تحت فرمان آمریکا میروند ویتنامیها را بمباران میکنند در جنگ که آمریکا حمله کرده بود ویتنام را بگیرد که شکست خورد باز بعد از مدتها فرار کرد و عقبنشینی کرد از سایبون، میگوید حتی به من اطلاع نمیدادند که هواپیماهای ما دارند میروند ویتنامیها را بمباران میکنند از یک طرف چریکهای چپ در عمان ظفار علیه حکومت انگلیسی عمان قیام کرده بودند حکومت نتوانست آنها را سرکوب کرد انگلیس و آمریکا به شاه دستور دادند که تو ارتش ایران را آنجا ببر. میگویند که عراق و سوریه و غزه و لبنان نروید همان زمان شاه همه این جاها میرفتند منتهی در جبهه دشمن! یعنی هواپیماهای اینها میرفتند ویتنامیها را به نفع آمریکا بمباران میکردند، اسرائیل با رژیمهای عربی جنگی کرد پیروز هم شد ولی برای این که نفت مدتی قطع شد سریع به شاه دستور دادند و شاه اعلام کرد که نفت مفت به اسرائیل میداده که اسرائیل یک وقت ضرر نبیند. چندتا هواپیمای اسرائیل سقوط کرد و چند برابر ایران هدیه به رژیم اسرائیل مجانی هدیه داد یعنی در جنگ کمکشان میکرد. خب اینها از این طرف به اسرائیل کمک کنند عیبی نداشت اما به فلسطینی کمک کنی اشکال دارد! در عمان نیروی هواپیمایی و یگانهای ویژه ارتش ایران با پول ملت ایران و اسلحه آنجا فرستادند که چریکهای چپ عمان و ظفار و یمن جنوبی را به نفع انگلیسها و آمریکاییها بزنند قتل عام کنند، بمباران کنند که نفت آنجا را راحتتر بخورند! موارد دیگری هم بود. دخالت در عراق همان موقع علیه چپها و از این قبیل. لذا این تصور که آمریکا یک کشور معمولی است و با کسی هم کاری ندارد! طبیعتاً با این تصور است که میگویند مرگ بر آمریکا و این مقاومتها برای چیست؟ این درگیریها و این بحثها چیست؟!
اصلاً تمام گذشته به کنار، شما همین الآن قبل از این که من چندتا سند از اسناد لانه را خدمت شما بخوانم، همین الآن، همان چیزی که پیش چشم شماها اتفاق افتاده است نه جنگ را دیدید، نه انقلاب را، نه جنگ را، نه شاه را، نه امام را، شما 60 – 70 هراز مستشار آمریکایی را که در ایران ندیدید مستشار انگلیسی و اسرائیلیها را که ندیدید که اینجا مثل ارباب رژه میرفتند مقامات ایران مثل نوکر دنبال اینها پوز پوز میکردند که شما ندیدید. ولی آنچه که خودتان دارید میبینید خبرهای همین امروز بعد از جلسه به خانه میروید سرچ کنید همین الآن خبرهایی که در خبرگزاریهای آمریکا هست بروید ببینید چیست! این خبرها تیتر خبرگزاریهاست. رئیس جمهور آمریکا رسماً میگوید ما برای نفت سوریه آنجا هستیم من نفت دوست دارم! صریح هم میگوید! بقیهشان هم همینطور بود، اوباما و بقیهشان هم همین هستند منتهی بینقاب حرف میزند این آمریکای خالص بدون چربی و استخوان است! خودش مگر نگفت ابوبکر بغدادی و داعش را آمریکا ایجاد کرده است اصلاً جزو بحثهای انتخاباتی او بود شاید ده بار بیشتر گفت که آمریکا را داعش درست کرد. حالا هم میگوید خودمان کشتیم و رفت و جنازهاش هم نیست! همین بازی را سر بنلادن درآوردند. اصلاً معلوم نیست کجایش راست است کجایش دروغ است! هیچی! بازی است. یک بازی راه میاندازند و به این بهانه یک حمله به یکی دو کشور مظلوم، غارت، قتل عام، لشکرکشی، زدن پایگاههای ثابت بعد هم با یک ادعا که اینطوری بود و تمام شد! فردا هم اگر بخواهند از شما یک داعش دیگری درست میکنند. یک ابوبکر بغدادی دیگر! دیدید مدال گردن سگ انداخته، این هم زحمت کشیدند که سگ را بیاورند و مدال را بیندازد این را فتوشاپ کرده، این تصویر مدال به گردن یکی از ژنرالهای آمریکا بوده آن را برداشتند سگ را به جایش گذاشتند و این را منتشر کردند. اصلاً ذرهای احترام به افکار عمومی نه در آمریکا و نه در جهان قائل نیستند دقیقاً طاغوت، استکبار یعنی بزرگبینی و این که ما مرکز عالم هستیم، خودش گفت ابوبکر بغدادی و داعش ساخت آمریکا بود خود این گفت حداقل یک میلیارد دلار ما ظرف چند ماه صرف گروههای اسلامگرای تکفیری وهابی علیه اسلام و انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی کردیم، خودشان الآن اعلام کردند فلان! پایگاههای سوریه ظاهراً خالی کرد و دوباره برگشت. عراق گفت داریم میرویم دوباره برگشت. مگر این در انتخاباتش نگفت ما میخواهیم برویم؟ اوباما آمد گفت ما میخواهیم گوآنتانامو را ببندیم و تعطیل کنیم مثلاً رأی آورده است آمد تعطیل نکرد بلکه تقویتش کرد. این آمد گفت که کل پول آمریکا را بردند صرف ارتش کردند هفت تریلیون دلار یعنی هفت هزار میلیون دلار پول مردم آمریکا و مالیاتشان را بردیم در عراق و سوریه خرج کردیم و لشکرکشی کردند و آبرویمان هم رفت این همه هم کشته شدند ولی کل منطقه تحت قدرت ایران است نه ما. اوباما که آمد گفت آمریکا رئیس جمهوری احمقتر از بوش نداشته است، بعد این که آمد گفت آمریکا رئیسجمهوری احمقتر از اوباما نداشته است! باز بعدی میآید این را لو میدهد. که میگوید ما 7 هزار میلیارد دلار خرج کردیم این همه جنایات خون و اشغال آخرش باز هم مسلط نیستیم! ولی بیرون هم نمیرود. امروز اعلام شد که کمترین آمار کشتار در یمن، بیش از 150 هزار انسان بیگناه کشته شدند، پشت این جنگ، رهبر و فرمانده این جنگ آمریکا و انگلیس هستند. این خبرها برای همین الآن است من این خبرها را در یک ساعت اخیر دیدم. آمریکا در یک ساعت! در خبرگزاریهای رسمی.
خودکشی در میان جوانان و نوجوانان 10تا 24 ساله آمریکا هر سال نسبت به سال قبل بیشتر میشود و امسال هم نسبت به سال قبل 56 درصد رشد داشته است! یعنی خودکشی بیش از 5/1 برابر شده است. از بچههای 10ساله تا 20 و چند ساله. اینها آمارهای خودشان است. بالاترین آمارهای تجاوز جنسی، خشونت علیه زنان، بالاترین آمار جنگهای خیابانی، مسلّح، یعنی دانشآموز نمره نمیآورد با معلمش دوئل میکند میگوید قرار یک ساعت دیگر توی حیاط! اینها واقعی است. اینها متمدن هستند میخواهند ما را وحشی هستیم متمدن کنند! جامعه مدنی این است! اینها طرفدار فروش اسلحه هم هستند، اصلاً شعارشان این است. هر خانواده حداقل سهتا مسلسل باید داشته باشد تا بتواند از زندگیاش دفاع کند! هر خانواده 3تا مسلسل! گفتند دانشآموزان در دبیرستانها و مدارس مسلح هستند جان معلمها در خطر است! ترامپ گفت خب معلمها هم مسلح بشوند! این رئیس جمهور آمریکاست. حالا این یارو خل است صریح حرف میزند ولی همه اینها همین هستند! یک عده شیکتر حرف میزنند و از همه جالبتر، اینها که میگویند ما میخواهیم شما را توسعهیافته کنیم و پیشرفت اقتصادی کنید آخرین آماری که امروز وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرده، میگوید حداقل بدهی قطعی ایالات متحده 23 تریلیون دلار است! 23 هزار میلیارد دلار بدهی عمومی آمریکاست! یعنی در تاریخ بشر کشوری اینقدر بدهکار نبوده است. چطوری است که باز اینجا را به عنوان بت و بتکده و قبله و قبلهنما نشان میدهند؟ آن وضع فرهنگ داخلی مردم است، آن امنیت داخلی آن است، این امنیت خارجی آن، این هم وضع اقتصادش هست، هیچی! تبلیغات، هالییود، جنگ؛ و آدمهای وابسته را در 30- 40تا کشور مثل شاه در ایران، مثل آل سعود در آنجا، سیسیل در مصر، و... اینها را سر کار نگه داشتند/
بعضی از اسناد لانه، خودش به دخالتهای نظامی آمریکا در سطح جهان فقط در همین 60- 70 سال اشاره کرده است. حالا یک بخشی از آن تا 40 پیش بوده که این اسناد بوده، یک بخشی هم بعد از این است. دیگر در اسنادی که دست بچههای ما افتاده نیست. من اینها را میگویم که شما بفهمید وقتی میگویند مرگ بر آمریکا، آمریکا کیست؟ فقط در همین 60- 70 سال. چون آمریکا از جنگ جهانی دوم به بعد آمریکا و یکی از ابرقدرتهای اصلی جهان شد! تا قبل از آن یکی از قدرتهای متوسطی بوده است. 80 سال است! از جنگ جهانی اول که بگوییم حدود 100 سال به تدریج مطرح شد ولی از جنگ دوم به بعد شد یک قدرت اصلی. در همین مدت یعنی مثلاً از سال 1945 تا الآن در همین 70- 80 سال چندتا جنگ راه انداخته باشد خوب است؟ یا در چند کشور جهان عملیات نظامی متجاوزانه کوچک و بزرگ کرده باشد خوب است؟ حالا من چندتا از آنها را برایتان میخوانم. جنگهایی بوده مثل ویتنام، کره، که ویتنام جنوبی و شمالی، کره جنوبی و شمالی، آنجا چند میلیون آدم را کشتند. در کامبوج در شرق آسیا. مثلاً در اندونزی یک کودتا کرده، یک و نیم میلیون آدم کشته، دوتا کودتا در ایران کردند رضاخان و پسرش، دوتا پهلویها را آوردند اولی را انگلیسها و دومی را آمریکاییها و انگلیسها کردند. چقدر چند هزار آنجا. در همین افغانستان چقدر آدم کشته شد. صحبت یکی دو میلیون است کشته و معلول و مفقود. در عراق هنوز ادامه دارد. سوریه را به خاک سیاه نشاندند، لیبی را چه کردند، یمن را نابود کردند، شما در یمن صحبت از یکی دو میلیون بچه و کودک و آدمهایی که آب آشامیدنی ندارند گرفتار وبا شدند. تمام خانهها و امکانات، همه چیزشان را نابود کردند. این آمریکاست. آمریکای لاتین چقدر جنایت کردند. بروید آنجا ببینید که چند ملّت غارت شدند. آفریقا را به خاک سیاه نشاندند با ملّت خودشان چه کردند همان 1درصد و 99 درصد ملت خودشان هستند. ملت خودش الآن 50 میلیون گرسنه دارد که با کوپن نان زنده ماندند کوپن غذا باید به آنها بدهند، 50 میلیون! یعنی به اندازه یک ملت، به اندازه چند برابر چندین کشور در اروپا و شرق و غرب و فاصلههای طبقاتی و...
حالا شما نگاه کنید از همان 1945 که جنگ جهانی دوم شروع شد آمریکا آلمان را اشغال کرده هنوز نرفته، هنوز ارتش آمریکا در آلمان است. حکومت آلمان مستقل نیست. 5+ 1 که میگویند نمیگویند 6، آن 1 آلمان است! ژاپن را اشغال کردند هنوز نرفتند الآن 40- 50 هزار سرباز آمریکایی در ژاپن هست هر چند وقت یک بار دست یک دختر یا پسر ژاپنی را میگیرند میبرند توی پادگانشان به آنها تجاوز میکنند بیناموسی میکنند بعد هم هیچ کسی نمیتواند هیچ کاری بکند، کاپیتولاسیون است. ایتالیا را از آن موقع اشغال کردند آمریکا هنوز ایتالیا را تخلیه نکرده است یعنی کاری که هیتلر میخواست بکند نتوانست اینها همان کار را کردند. بخشی از خاک اتریش را رسماً اشغال کرده تخلیه نکرده، فیلیپین را دو بار حمله کرده، اشغال کرد تا بالاخره بر حکومت آن مسلط شود اول از دست اسپانیا بعد از دست ژاپنیها که جنگ تمام شد. کره جنوبی اشغال شده، هنوز در اشغال آمریکاست، میدانید که کره جنوبی و ژاپن ارتش مستقل ندارند قانون اساسی مستقل ندارند به لحاظ سیاسی تحت فرمان کامل آمریکا هستند جزو ایالتهای آمریکا هستند بحث فلسفه علم بود سالروز بمباران اتمی هیروشیما بود، آنجا رؤسای دپارتمانها و دانشکدههای توکیو بودند یک جمعی محدود بودند 10- 15 نفر بودند دقیق یادم نیست گفت به احترام قربانیان ناکازاکی و هیروشیما سکوت کنیم. سکوت کردند بعد من گفتم بحث ما که ربطی به این ندارد ولی حالا که گفتید به احترام سکوت کردیم ولی خب 1 دقیقه هم حرف بزنید که این بمب را چه کسی انداخته؟ مگر اینها جزو بلایای آسمانی بوده مثل زلزله و... بمبها خودش میآید یا یک کسی میاندازد؟ مدام از قربانیان حرف میزنید چه کسی این کار را کرد؟ اسم آمریکا را جرأت نمیکنند بیاورند! همین ژاپن! اینقدر ذلت! بعد گفتم که خب یک دقیقه هم بگویید آمریکا این کار را کرد چرا آمریکا را محکوم نمیکنید؟ میدانید که تا الآن آمریکا حاضر نشده عذرخواهی کند و میگوید لازم بوده آن کار بشود! حالا از این بدتر این است که در همین جلسه، تا من این را گفتم هرکسی خودش را یک جوری مشغول کرد که یعنی نشنیدند! بعد دیدند که من سؤال را ادامه میدهم آن مجری که از دانشجویان دکتری آنجا و یک آدم شناخته شدهای بود گفت بله خیلی حادثه تأسفانگیزی بوده ولی خب حتما لازم بوده که آمریکا این کار را بکند! این ژاپن است! معنیاش این است که لازم بوده آمریکا پدر و مادران ما را بسوزاند! من گفتم این فکر تو از بمب اتم بدتر است این چه حرفی است ساکت بودی بهتر بود تا این که این حرف را بزنی. بعد که بیرون آمدیم رئیس دانشگاه گفت آقا ما فهمیدیم شما چه میگویید ولی اینجا ایران نیست نه مردم ما مردم شما هستند نه دولت و حکومت ما دولت و حکومت شماست. ما اینجا اگر حرف شما را تأیید کنیم دو – سه هفته نمیشود که برای ما پرونده درست میکنند و از زندگی ساقط میشویم! گفت ما همه فهمیدیم که شما چه میگویید ولی مگر ما میتوانیم حرف شما را تأیید کنیم؟ این وضعشان است.
1945- 1949 قتل عام در کره، صحبت یکی دو میلیون کشتار است. 1945- 1946 اشغال فیلیپین. 1946، اشغال بخشی از ایتالیا و یوگسلاوی. 1948 پیاده کردن نیروها همزمانی که رژیم صهیونیستی دارد تشکیل میشود فلسطین اشغال شده، آمریکاییها کنار انگلیسها و صهیونیستها آمدند هستند. 1948 – 1949 آلمان را کامل - چپ و راست - بین خودشان تقسیم کردند. 1948 و 1949 در چین انقلاب کمونیستی شده و آمریکا دخالت میکند. میرود آنجا که با زور جنگ جلوی آنها را بگیرد، نمیتواند که بعد مجبور میشود عقبنشینی کند. 1950 تا 1953 دوباره جنگ کرده و قتل عام مردم کره که خود آمریکا گفته ما حدود 36 تا 40 هزار کشته دادیم، خودش گفته حالا خدا میداند چقدر آدم کشتند. همزمان از 1950 تا 1955 تایوان چین جنوبی، ارتش آمریکا نیروی دریاییاش آنجا رفته نیرو پیدا کرده که آنجا دست کمونیستها و دست چین نیفتد که برای خودشان باشد هنوز هم نگه داشتند. 1955 تا 1964 ویتنام که از چند صد سرباز شروع کردند و به میلیون رساندند. چند میلیون آدم آنجا یا کشتند یا بمبارانهای شیمیایی و میکروبی کردند و بمبهای هستهای کوچک مصرف کردند. 1956 در مصر نیرو پیاده کردند و حمله کردند نصف آنجا را گرفتند. 1958 حملات نظامی به لبنان و اشغال لبنان. 1959 – 1960 در کارائیب علیه کوبا و کاسترو و چگوآرا انقلاب کوبا نیرو پیاده کردند. دو سال بعد در تایلند ارتش آمریکا نیروی دریاییاش به اسم مبارزه با کمونیستها به تایلند حمله کرده و آنجا نیرو پیاده کرده است. 1962 دوباره کوبا. 1962- 1975 ظرف 13 سال جنگ در لائوس و کامبوج. یکی دو میلیون آدم آنجا قصابی شدند در جنگ کمونیستها و آمریکاییها و انگلیسها. 1964 در آفریقا. حمله کنگو و زعیر، سرکوب مردم و انقلابیون. 1959- 1975، دوباره 16 سال جنگ ویتنام. نیم میلیون حدود 600 هزار نیروی نظامی برای کشتار مردم معمولی وارد ویتنام کردند. 1969 وسط این جنگ ویتنام حمله به جمهوری دومینکن، همان سال حمله مجدد به کنگو و زعیر. همان سال حمله دوباره به لائوس و کامبوج. 1970 دوباره قتل عام در ویتنام شمالی و کامبوج. 1971 شبه قاره هند به بهانه استقلال بنگلادش از پاکستان و بحث هند و پاکستان آنجا حمله کرده که مستقر شود. 1974 حمله به قبرس، به عنوان این که ترکها و یونانیها سر قبرس اختلاف دارند! خب به تو چه مربوط است؟ یک مرتبه رفتند نیرو پیاده کردند و یک بخشی از آنجا را گرفتند، پایگاهش را زده هنوز آنجاست و بیرون نمیرود. 1975 دوباره بمبارانهای سنگین ویتنام. 1975 بمبارانهای سنگین کامبوج. 1976 لبنان. پیاده کردن نیرو و اشغال بخشی از لبنان. همان سال دوتا سرباز آمریکایی میکشد کره شمالی در کره جنوبی، دوباره شروع میکنند بمباران سنگین کره شمالی و بخشی از چین. 1978 کنگو در آفریقا به کمک نیروهای بلژیک، فرانسه و انگلیس. چندتا کشور آفریقایی را بمباران و غارت میکنند و مسلط میشوند. میدانید که کشورهای آفریقایی بزرگترین منابع الماس و جواهر و طلا در جهان هستند و گرسنهترین مردم را دارند. تمام این الماسها و طلاها در بازار بورس نیویورک و لندن و تلآویو است اما مردم از گرسنگی دندههایشان بیرون زده! 1980 حمله به ایران (طبس) که شکست خوردند. حالا جالب است که آمریکا بعد از انقلاب ما اولین شکستهایش را در ایران خورده است تقریبا ًهمه جا موفق بودند. یک جا فقط در ویتنام شکست خورده، که آن هم بعداً به شکلهای دیگری برگشت و مسلح شد الآن ویتنام ظاهرش ضد آمریکایی است و الا دست کمپانیهای اینهاست. ولی اولین شکستهای واقعیاش را آمریکا در ایران و بعد در منطقه خورده است - که حالا به آنها میرسیم – 1980 حمله به ایران. 1981 حمله به الساروادور. 1981 حمله به لیبی. سال بعد 1982 حمله به لبنان که لبنان را اشغال کرد منتهی نیروهای انقلاب اسلامی، بچههای حزبالله و جهاد اسلامی و نیروهای هم انقلاب اسلامی عملیات کردند و چند صدتا کماندوی آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی را در چند عملیات استشهادی زدند و شکست بعدی آمریکا اتفاق افتاد. یعنی کل ارتشهای قبلی مجبور شدند بعد از آن عملیات که سال 1360 ما میشود از لبنان فرار کردند. این شکست دومشان از انقلاب اسلامی ما است. 1982 و 1983 ریگان دوباره به لبنان حمله میکند. 1983 بمباران در لیبی، مصر و سودان. 1983 حمله و اشغال گرانادا. 1983- 1989، 6 سال حمله علیه نیکاراگوئه که چریکهای چپ ضد آمریکایی بودند و در هندوراس، آمریکای مرکزی و آمریکای لاتین. 1983 عملیات در چاد و علیه لیبی در شمال آفریقا. 1984 خلیج فارس، کمک به عربستان علیه ایران. 1985 در ایتالیا عملیات نظامی در جزیزه سیسیل. آن وقت ترورها جداست، اینها عملیاتهای جنگی و تجاوز و لشکرکشی است. 1986 دوباره حمله به لیبی و بمباران لیبی. 1986 همان سال عملیات در بولیوی که نیروی پیاده کرده است. 1987- 1988 عراق، زمان بوش پدر، جنگ عراق که چقدر کشتار شد، قبل از آن جنگ با بچههای ما در خلیج فارس؛ که بچههای ما با چندتا قایق موتوری حمله کردند و با ناوهای آمریکا وارد جنگ شدند که چندتا از قایقهای ما غرق شد شهید شدند آن شهیدی که از بچههای جنوب بود همینطور بچهها خودشان رفتند عملیات کردند یکی دوتا کشتی آمریکایی غرق شد چندتا هلیکوپتر آمریکایی را زدند و آنها هم این چندتا قایق را زدند بچههای ما شهید شدند و سکوهای نفت ما را زدند که آن جنگ با ما و خلیج فارس بوده است. بعد از آن حمله به عراق که نتوانست و اشغال آنها ناقص بود که بوش پدر ترسید عراق دست ما بیفتد همین کاری که بعداً شد. 1988 خلیج فارس یک عملیات ما کردند همان سال در هندوراس عملیات علیه نیکاراگوئه. همان سال حمله به پاناما، اشغال پاناما. یعنی ده هزار نیرو وارد کرد کل پاناما و کانال پاناما را گرفت. سال بعد دوباره حمله لیبی. همان سال دوباره نیرو به پاناما وارد کرده است همان سال عملیات نظامی در کلمبیا، بولیوی و پرو در آمریکای لاتین برای سرکوب انقلابیون با پوشش مبارزه با مواد مخدر در حالی که خودش پشت مواد مخدر است. همان سال 1989 عملیات در فیلیپین. سال بعد در لیبیریا. همان سال در عربستان نیرو برای دفاع از کویت آوردند (جنگ اول خلیج فارس) سال 91 تحت عنوان دفاع از کُردهای عراق، نیرو وارد کردستان عراق کرده است. همان سال 3تا عملیات در آفریقا با کمک چند کشور اروپایی، فرانسه، انگلیس، بلژیک و ایتالیا و امثال اینها. سال 1991- 1996 به عنوان کمک بشردوستانه به کُردهای عراق نیرو پیاده کرده و از شمال عراق عملاً بخش مهمی از شمال عراق را اشغال کرده است که تا همین الآن در اشغال آنهاست، همین الآن هم هستند. سال 1992 عملیات در سیرالئون. همان سال عملیات در کویت. 1992- 2004 در عراق. 1992- 1995 چندین عملیات، بمباران و قتل عام در سومالی در آفریقا. 1993 در بوسنی و هرزگویین. اول گذاشتند صربها مسلمانها و بوسنیاییها را قتل عام کنند هیچ اقدامی نکردند بعد که مسلمانهای بوسنی قوی شدند و شروع کردند به مقاومت با کمک بچههای ما، سازماندهی شدند و اسلحه به آنها رسید و گروههای مقاومت جوانان مسلمان بوسنی تشکیل شد بعد مسلمانها به پیشروی شروع کردند و صربها مدام عقب رفتند آن وقت آمریکا تحت عنوان متوقف کردن کشتار مردم بوسنی به دست صرب، وارد عمل شدند بمباران کردند مستقر شدند و حکومت آنجا را هم گرفتند به شدت کنترل و سرکوب مسلمانها که آنجا رشد نکنند. سال 1993 عملیات در مقدونیه در اروپا. 1993 تا 1995 حمله به هائیتی. 1994 مقدونیه، 1995 بوسنی و هرزگویین. 1996 لیبرلیا، 1996 جمهوری آفریقای مرکزی، سال 1997 عملیات در آلبانی وسط اروپا. همان سال در کنگو و گامبیا در آفریقا. همان سال در سیرالئون، همان سال در کامبوج، سال بعد عراق، همان سال گینه بیسائو زمان کلینتون و سنگال، همان سال در کنیا و تانزانیا عملیات کردند. همان سال افغانستان و سودان. همان 1998 لیبریا. 1999- 2001 عملیات به تیمورشرقی منطقه اندونزی. و سال 1999 بمباران کوزوو، این تا سال 2000 است. دیگر من بقیه آن را نمیخوانم! ما هنوز 20 سال عقب هستیم. اینها فقط بخشی از تجاوزات نظامی آمریکاست تا 20 سال پیش. من فقط اسم بقیه کشورها را بگویم. آمار کشتارهایشان را من نمیگویم. از سال 2000 تا الآن فقط کشورها را دقت کنید. سیرالئون، یمن، افغانستان، ساحل عاج، عراق، لیبریا، گرجستان، جیبوتی، هائیتی، پاکستان، لبنان، سومالی، و... حالا هم که همین الآن که ما با شما داریم صحبت میکنیم کجاهاست؟ عراق، سوریه، لیبی، یمن، افغانستان، و لبنان. همین الآن. این آمریکاست. یک اژدها. یک جلّاد بلکه دجّال بزرگ جهانی، 70- 80 سال است اینها آمدند و الآن کشتیهایش را کنار سواحل شمالی و حتی کنار سواحل چین برد. چین که الآن به لحاظ اقتصادی قدرت اول اقتصاد جهان است حالا این آمریکا اعلام کرده که ما در دنیا 3تا تهدید داریم، چین و روسیه و ایران، این را چند بار معاون رئیس جمهورهای آمریکا گفتند ما که تا 30 سال پیش نوکرهای همینها بودیم 200 سال است تحت سلطه اینها بودیم نه جمعیتمان، نه وسعتمان، نه پولمان اصلاً قابل مقایسه با اینها نیست. چین برجمعیتترین کشور جهان و اقتصاد اول جهان است. روسیه بزرگترین کشور جهان است، آمریکا هم که آمریکاست. ایران این وسط چه کاره است؟ و حالا جالب است در اسناد لانه که انقلاب شده بعد از انقلاب، میگوید ایران را از دست دادیم، ایران برای ما به اندازه اسرائیل بلکه مهمتر بود یعنی آمریکا میگوید اگر به ما میگفتند این 30- 40 کشوری که دست ماست و مستعمره ماست همه اینها را بخواهی بدهی و دوجا را بخواهی نگه داری کجاست؟ ما میگوییم اول ایران، بعد اسرائیل. میگوید ایران را خمینی و مردم مذهبی از چنگ ما درآوردند و ما رها نمیکنیم و ما باید برگردیم. کل این تهدیدها، تحریمها، جنگ، ترور همه اینها برای این است که برگردند. منتهی به جای این که برگردند دهه 50 از ایران بیرونشان کردیم ملت ایران بیرونشان کرد دهه 90 از منطقه بیرونتان کردیم. یمن برای شما بود که از حلقومتان بیرون آمد، عراق در چنگ شما بود آن را اشغال کردید از حلقومتان بیرون آمد. افغانستان خورده بودید بیرون آمد نتوانستید آن را قورت بدهید. در سوریه در این 6- 7 سال یک جنگ جهانی راه انداختید. کاملاً جنگ جهانی بود. از ما شکست خوردید، شما در کل منطقه در لبنان از ما شکست خوردید، در غزه شکست خوردید، در افغانستان، سوریه، یمن، همه جا شکست خوردید. اینها همه برای شما بود ولی دیگر برای شما نیست. دقت کنید این حرفها را مقامات و استراتژیستهای درجه یک آمریکا دارند میگویند، صحبتها و ادعاهای ما نیست. در ایران به چه میاندیشند؟ اینها میگویند مسئله اول و اصلی ما این است که ما ایران را دیگر نمیتوانیم با جنگ پس بگیریم. همه جا میتوانیم حمله کنیم ایران نمیتوانیم چون ایران یک انقلاب واقعی است، ایدئولوژی دینی است، مردم هستند، و صحبت از صدها هزار تا چند میلیون آدمی است که تا پای جان ایستادند. امروز در جهان، به لحاظ پایگاههای مردمی قویترین حکومت، حکومت ایران است و میگوید ما نمیتوانیم با جنگ و حمله ایران را پس بگیریم. – دقت کنید - این گزارشها برای 40 سال پیش است که اسناد لانه دست بچهها افتاده است آن موقع که حدود 10 ماه از انقلاب گذشته است فتح لانه، آبان 58 است. آخرین اسناد لانه برای یک روز قبل از اشغال است یعنی آخرین سندهایی که هست برای 11/ آبان است که حتی 12/ آبان هم گزارش هست که دیگر 13/ آبان تمام میشود. همین روزها چهل سال پیش تقریباً یک چنین روزهایی. طبق آخرین گزارشهایی که سازمان سیا و پنتاگون از تهران به واشنگتن فرستادند جمعبندیهایشان چه چیزهایی است؟ میگوید الآن تنها راه ما این است که در حکومت ایران دوتا شاخه و دوتا جریان است یک شاخه افراطی به رهبری خمینی است اینها به شدت اسلامگرا، ایدئولوژیک، انقلابی و ضد آمریکایی و ضد اسرائیل هستند. و متأسفانه اکثریت مردم با اینها هستند. ولی یک شاخه دیگری در حکومت جمهوری اسلامی است که جریانهای میانهرو و لیبرالهای مذهبی و ملیگراها هستند. میگوید ما باید سعی کنیم این شاخه در حکومت جمهوری اسلامی بماند و تقویت شود و یا جریان افراطی ضد آمریکایی به رهبری خمینی را و جوانهای کم سن در دانشگاهها با اینها هستند که اینها را باید از صحنه خارج کنیم، مأیوس کنیم یا به جان هم بیندازیم و درگیریهای داخلی پیش بیاید. و باید آن جریان مسلط بشود. آن وقت آن جریان هم یک شاخه در دانشگاه دارند جریانهای لیبرال مذهبی و هم ملیگراها. یک شاخه دارند که در حوزه و آخوندها هستند میگوید آخوندهایی که مخالف خمینی هستند از طلبه معمولی و منبری و مداح تا مرجع و صاحب رساله هستند. جریان آخوندی درون حوزه ضد خمینی را باید پیدا کنیم و تقویت کنیم. جریان دانشگاهی ضد خمینی را علیه جریان دانشگاهی انقلابی باید پیدا کنیم و اینها را به هم مربوط کنیم. سراغ چپها برویم حتی کمونیستها و چپها که شعارشان ضد آمریکایی و ضد سرمایهداری است ما باید روی آنها هم کار کنیم چون آنها هم با آخوندها و نظام مخالف هستند از آنها هم باید استفاده کنیم. اسم افرادی را میآورد که اینها اول انقلاب جزو مسئولین جمهوری اسلامی بودند در دولت موقت. میدانید که سخنگوی دولت موقت امیرانتظام بود که همین تازگیها مُرد. این معاون نخستوزیر بود، معاون بازرگان سخنگوی دولت اسلام و انقلاب بود این از 10- 20 سال قبل از انقلاب این با آمریکاییها و سفارت ارتباط داشته کسی خبر نداشته است. اینجا میگوید در جلسهای داریم با او صحبت میکنیم الکل زده، مست است گفتیم یک مقدار استراحت کن بعد با هم بنشینیم صحبت کنیم. چه کسی؟ سخنگوی دولت موقت جمهوری اسلامی بعد از انقلاب! در دولت چندتا آدم دارند. در مجلس اول ما دهه 60 در مجلس اول آدم دارند، در مجلس خبرگان قانون اساسی آدم دارند، اولین رئیس جمهور ما بعد از این که اسناد بیرون میآید معلوم میشود از قبل این با آنها ارتباط دارد. 5- 6تا از وزرای بازرگان، در جلسات خصوصی با آمریکاییها میگویند و میخندند به امام و بچههای انقلاب فحش میدهند و میگویند تقصیر اینهاست. مثلاً یک نمونه مقدم مراغهای، این آدم استاندار آذربایجان بود. جزو چهرههای اصلی نهضت آزادی و جبهه ملی بود اصلاً بیدین بود و صحبت کرد و صریح گفت، در حکومت اسلامی مسئول بود علیه اسلام حرف میزد! بعداً هم معلوم شد که این از جاسوسهاست و با لانه ارتباط دارد. حسن نظیف وزیر نفت ما، اولین وزیر نفت انقلاب اسلامی اسنادش بیرون آمد. حالا اینجا مأمور سیا در تهران میگوید من با این جریانها در تهران جلسه داشتم میگوید با سرپرست دپارتمان فلانجا... ضمن این که به شما بگویم در تمام دانشگاههای اصلی در تهران، مشهد، شیراز، اصفهان سازمان سیا آدم داشته است، در همین دانشگاه شما چندتا استاد، چندتا دانشجو و یک عده از کارمندهایی بودند که اینها غیر از اینکه به ساواک وصل بودند مستقیم به سفارت آمریکا گزارش میدادند. دانشگاه شهید بهشتی، من اینجا بودم که به آن دانشگاه ملی میگفتند. اسم مأمورهایی که سیا آنجا مأمور داشته، که هر روز خبر میدادند که امروز در دانشگاه ما فلان جریان و فلان گروه فلان میتینگ راه انداخت فلان سخنران را دعوت کردند فلان کارها را کردند و... گزارش روزمره میدادند در اسناد لانه میگوید که - دیروز اولی که دانشگاهها بعد از انقلاب باز شده یعنی مهر 58، - میگوید که دیروز اسم 170تا اسم دانشگاههای تهران که ساواکی بودند و با سیا ربط داشتند همه افشا شده و این استادها همه فرار میکردند و میگویند به ما سریع کمک کنید که ما میخواهیم آمریکا برویم. میگوید یک موج فرار بعضی از اساتید به سمت آمریکا شروع شد که بعد معلوم شد صدها استاد در بهترین دانشگاههای تهران یا از ساواک حقوق میگیرند گزارش میدهند یا مستقیم به سفارت آمریکا و سیا وصل هستند یا جزو فراماسونری هستند. همین دانشگاه اینجا که صنعتی آریامهر بود صنعتی شریف، جاسوسان متعدد گزارشات هر روزه میدهند. میگویند این تیپهای ملیگرا و لیبرال مذهبی و میانهروها میگوید خط افراطی خمینی است پاسدارها هستند دانشجوی مذهبی تندرو در دانشگاهها هستند مثل بچههای انجمن اسلامی و تحکیم آن موقع. خط دیگر هم خط عقلاء، میانهروها، لیبرالها و کسانی که معتقدند با آمریکا سوء تفاهم شده و میشود آنها را حل کرد آمریکا دشمن نیست. مسئله فلسطین هم به ما ربطی ندارد میگوید ما باید در حکومت ایران این شاخه دوم را تقویت کنیم. میگوید آن شخص ایرانی خودش به من تأکید کرد که به کاردارتان در تهران بگویید هرطور شده با خمینی تماس بگیرد که خمینی را متقاعد کند که آمریکا دشمن نیست چون خمینی هر هفته سخنرانی میکند و هر سخنرانی هم یک چیزی علیه آمریکا میگوید. آنها هم متأسفانه نادان هستند و تابع خمینی هستند!
در یک سند دیگر میگوید که فشار اقتصادی، رژیم ازهم پاشیده، انقلاب شده، هیچ کس به هیچ کس نیست، اقتصاد روی هواست و تحریمها هم عملاً از همان موقع شروع شده به شما بگویم مربوط به هستهای نیست بلکه از همان موقع بوده است اتفاقاً از وقتی که ما شروع به مذاکرات و توافق و تعهد و لبخند زدیم تحریمها ده برابر شده، آن موقع تحریم خیلی کمتر شده است. الآن هرچه بیشتر توافق نکردند و بیشتر امضاء کردند و بیشتر کوتاه آمدند تحریمها بیشتر شده است. توهینها هم بیشتر شده، تهدیدها هم بیشتر شده است خیلی جالب است اینها جزو آثار مذاکرات با آمریکاست. بعد میگوید که ما پیشبینی میکنیم ظرف چند ماه آینده حداکثر یک سال، بخاطر مشکلات اقتصادی، تورم، گرانی، بیکاری مردم توی خیابان بریزند و علیه خمینی شعار بدهند. آن موقع چهل سال پیش! و ما آنجا باید آماده باشیم که این تظاهرات خیابانی که علیه حکومت، بخاطر اقتصاد بپا میشود سریع سازماندهی کنیم. ببینید آن موقع اینها را میگفتند. آن موقع گفته بودند چند ماه دیگر حکومت ایران و انقلاب ایران سقوط میکند. بخاطر تظاهرات ناشی از فشارهای اقتصادی. خط دیگر میگوید ما هم در حوزه بین روحانیون، روحانیونی در سطح مرجع داریم که مخالف خمینی هستند و معتقد به انقلاب نیستند و معتقدند که دین از سیاست جداست. اینها با شاه همکاری میکردند اینها از ساواک میگفتند که اسم بعضی از آنها را آوردهاند. طرف رساله و مقلّد دارد ولی با ساواک و دربار ارتباط دارد با سفارت آمریکا ارتباط دارد حاضر است علیه امام خمینی کودتا کند که این هم آخوندشان بشود. میگوید ما باید اینطور آخوندها را پیدا کنیم در قم، مشهد، تهران و اصفهان و همینطور در عراق و نجف، با اینها مرتبط بشویم و یک جبهه آخوندی علیه اینها ایجاد کنیم. در دانشگاهها باید در برابر جوانان مذهبی تندرو اقشار میانهرو و تکنوکرات طرفداران رابطه با آمریکا را باید در سطح روشنفکران و دانشگاهها از طریق روزنامهها، مطبوعات و شبکهسازی فعال و سازماندهی کنیم. همینطور باید کمک کنیم گروههای غیر مذهبی و لیبرالهای مذهبی و آخوندهای ضد آخوندی و چپها و کمونیستها همه علیه خمینی کنار هم قرار بگیرند. – پروژه را دقت میکنید؟ - اینهایی که میگویم عین عبارات اسناد لانه است میگوید همانطور که در امور داخلی ایران دو شاخه رسمی و غیر رسمی تقسیم شده است شاخه رسمی دولت دست لیبرالهای مذهبی است، شاخه غیر رسمی مساجد، نهادهای انقلابی، جوانان مذهبی تندروی دانشگاه به دولتها کاری ندارند گوششان فقط به حرف خمینی است مینشینند سخنرانیهای خمینی را گوش میکنند وارد عمل میشوند و به هیچ کس هم کاری ندارند. این دوتا شاخه رسمی در سیاست داخلی است. سیاست خارجی ایران هم همینطور است. سیاست خارجی بین دو جریان تقسیم شده و در حال نوسان است یک جریان افکار انقلابی تندروی مذهبی و یکی جریان محافظهکار و سیاسیون ملیگرا. نشانههای مشخص از آنجایی مشاهده عرصه بینالملل و روابط خارجی گرایش خمینی و جوانان مذهبی تندرو به سوی کشورهای رادیکال و دور شدن از رژیمهای عربی میانهرو، یعنی مثل آل سعود و قطر و امارات و همین کثافتهای که هنوز هم مشغول جنایت هستند پدید آمد. این جناح تندرو که خمینی در رأس آن است، - میگوید متأسفانه پایگاه مردمی او قوی است – مدام حملات دائمی و لفظی علیه اسرائیل، صهیونیزم و آمریکا و مدام بدگمانی نسبت به قدرتها اما جناح دیگر که در دولت و حکومت حضور دارند تمایل به همکاری با آمریکا و بیطرف کردن ایران در قضایایی مثل فلسطین است که آقا به ما چه! – خواهش میکنم دقت کنید – همین الآن هم همین کار هست، میگوید ما باید خط رسانهای که میرویم این است باید به مردم ایران بگوییم اگر اقتصاد مدرن میخواهید با این جریان فکر شماره 2 باید به اینها رأی بدهید و با اینها باشید. اگر میخواهید که فشار رویتان بیاید و تحریم بشوید با خمینی باشید! انتخابتان را بکنید. میگوید این سیاستهای دوگانه در حکومت جمهوری اسلامی تا زمانی که یک دولت دائمی از این طرف و آن طرف مستقر نشود یا این دولت تعویض نشود ادامه خواهد داشت. تمام تلاش ما برای معتدل کردن و ایجاد خط اعتدال در سیاستهای رادیکال حکومت در موقعیت فعلی محدود است. میگوید ما قدرت زیادی نداریم علت آن را هم توضیح داده است میگوید برای این که ملت ایران، شاه را آدم ما میدانند و میگویند همه جنایات و غارتها زیر سر آمریکا و انگلیس بوده، و هرکس علیه آمریکا شعار بدهد مردم او را قبول دارند بنابراین ما الآن نمیتوانیم علنی کار کنیم ما باید از طریق آن شاخه میانهرو کار کنیم. در دانشگاه، در حوزه، در حکومت و دولت، در مجلس هرجا که اینها را پیدا کنیم.
نمونه دیگر، یکی دیگر از این گروهها جبهه دموکراتیک ملی که با مجاهدین خلق و فدائیان خلق، لیبرال و ملیگرا همه با هم متحد شدند میگوید ما با همه اینها ارتباط داریم با کمونیستها و گروهکها هم ارتباط داریم با این که اینها بعضیها خودشان را ضد آمریکایی میدانند. میگوید ما باید سعی کنیم یک حزب قوی از این تیپها وارد دولت و مجلس بشوند. بعد اشاره میکند به یک قضیهای که سر مرحوم آقای طالقانی پیش آمد. پسر آقای طالقانی جزو منافقینی بود که کمونیست شده بود و در جریان توطئهها و ترورها دست داشت بعد بچههای سپاه و کمیته آن موقع پسر آقای طالقانی را که در همین خانههای تیمی و درگیریها بود گرفتند، حالا هنوز جنگ مسلحانه رسماً شروع نشده بود ولی اینها عملاً در کردستان و سیستان و بلوچستان و خوزستان و آذربایجان و ترکمن صحرا عملاً جنگهای مسلحانه را شروع کرده بودند اما اعلام نشده. آقای طالقانی یک مقداری رنجید چون بالاخره بچهاش بود، ببینید سفارت آمریکا چه میگوید؟ میگوید باید همین قضیه را ادامه بدهیم و به یک شکاف درون روحانیون انقلابی آن را تبدیل کنیم و این اختلاف را از بین خمینی و طالقانی شروع کنیم. انتقادات از سطح حکومت باید به کف جامعه بکشد. که آقای طالقانی متوجه شد... البته امام(ره) سیداحمد را فرستاد که از آقای طالقانی دلجویی کند که البته پسر ایشان را ول کردند. آقای طالقانی مصاحبه کرد که خیلی عالی، گفت ما تابع صددرصد امام هستیم و گاهی که من پیش امام میآیم بعضیها فکر میکنند من میروم با امام بحث میکنم، من میروم از ایشان روحیه و خط میگیرم. خیلی میخواستند آقای طالقانی را علیه امام(ره) تحریک کنند ولی ایشان نگذاشت و محکم ایستاد ولی سفارت آمریکا را ببینید، کوچکترین مسائل را میگوید بروید فعال بشوید. میگوید اگر بتوانیم بین خمینی و طالقانی شکاف ایجاد کنید میشود انتقاداتی در سطح عموم علیه حکومت برگزار کرد.
از این طرف عوامل سیا بلند شدند رفتند قم منزل آیتالله شریعتمداری که صاحب رساله بود. جالب است میگوید یک عده روحانی در قم بودند چند خیابان اینطرف از خانه خمینی که به ما – یعنی به سفارت آمریکا – اینها را گفتند در جلسه، در بیت علمایی، به ما گفتند که ما از دادگاههای انقلاب به شدت معترض هستیم میگوید به ما گفتند که چرا آمریکا پشت شاه را خالی کرد که شاه برود؟ میگوید به ما گفتند امیدواریم دنیای غرب خمینی را به اسلام واقعی نسبت ندهد! اسلام ما غیر از اسلام خمینی است ما انقلابی نیستیم. امام(ره) به منزل اینها رفته و با اینها جلسه گذاشته که اگر نظری، بحثی هست کمک کنیم این آقا به مأمورین سازمان سیا و سفارت آمریکا این را میگوید، میگوید که دادگاههای انقلاب کلاً غیر قانونی و غیر اسلامی است، اساساً ایران بعد از انقلاب دیگر بر اساس عقل اداره نمیشود! یعنی زمان شاه داشته بر اساس عقل اداره میشد که 60- 70 هزار مستشار آمریکایی و اسرائیلی بودند! همه چیز بر اساس احساسات است! خمینی احساسات مردم را تحریک میکند. بعد میگوید به ما گفت – این تیپها – به ما یعنی به مأمورین سیا گفتند که نکند آمریکا احساسات ضد آمریکایی وسیع مردم ایران امروز را به عنوان احساسات همه مردم ایران تلقی کنند؟ همه مردم ایران ضد آمریکایی نیستند، همه ما روحانیون ضد آمریکایی نیستیم. یک وقت اشتباه نکنید، یک فکر نکنید همه افراطی هستند؟ در قم. و بعد زیرکانه به ما گفت اظهارات خمینی تا حد زیادی به افکار ضد آمریکایی کمک کرده است اما وقتی دوباره مردم ایران سر عقل بیایند حتماً خواهند خواست که روابط با آمریکا برقرار شود. یعنی مردم دیوانه شدند میگویند مرگ بر آمریکا، تحت تأثیر افراطیگری خمینی قرار گرفتند! این را چه کسی میگوید؟ یک آخوند به اصطلاح مجتهد صاحب رساله در قم. میگوید با کمونیستها جلسه داشتیم کمونیستها هم دقیقاً همین را میگویند. کمونیستها که ضد آمریکایی هستند چرا این را میگویند؟ با تجزیهطلبهای کردستان همین را گفتند. حالا جالب است تجزیهطلب، با تجزیهطلب که میگوید ما چیزی به نام ایران واحد و ملیت نداریم، میگوید مثلاً فارس، کُرد، لر، عرب، بلوچ، این هم دارد در این پروژه کار میکند بعد ملیگرای ایران باستانی، که میگوید ایران یکپارچه، ایران ساسانی، آن هم در پروژه است. یعنی تجزیهطلب و ایران باستانی که درست ضد هم هستند، کمونیست و آخوند که درست ضد هم هستند همه اینها را سفارت آمریکا دارد میگوید ما داریم در یک پروژهای علیه خمینی همه اینها را با هم جمع میکنیم منتهی به آخونده نمیگوییم تو با کمونیستها هستی به کمونیسته هم نمیگوییم تو با آخوندها هستی. یک پازلی تعریف کردیم و به هرکسی مسئولیت خودش را دادیم فقط ما میدانیم این پازل چیست؟ او کجا باید فلان دانشگاه را شروع کند کجا باید ترور کنند، کجا باید تعطیل و اعتصاب کنند، کجا باید شعارهای ضد مذهب بدهند و کجاها باید شعارهای سوپر مذهبی بدهند! اینها برای 40 سال پیش است . الآن اینها نیست؟ الآن اینها ده برابر، صد برابر پیچیدهتر نیست؟
آخرین بخش را بخوانم. میگوید اینها گفتند شما سخن خمینی نماینده روحانیت نیست روابط با آمریکا را میخواهیم منتهی به شیوه زمان شاه آنطور رسوا نباشد که مردم دوباره انقلاب کنند، حالا به آمریکا یاد میدهد که شما چه بگو که مردم از آمریکا متنفر نباشند و بگویند تقصیر شاه بود تقصیر آمریکا نبوده! آمریکا خوب بوده، شاه بد بوده! با این که زمان شاه همینها با شاه ارتباط داشتند همینها به امام میگفتند 15 خرداد تو تندروی کردی مگر میشود که بگوییم شاه باید برود. این در اسناد لانه جاسوسی آمریکاست. این دارد میگوید که آن اشخاص در قم به ما اینها را گفتند. او گفت آمریکا میتواند در این برهه از زمان به ایرانیان، به مردم، بگوید اسلحههای خود را به زور به ایران نفروخته است بلکه به زور از ما خریدهاید! چون آمریکا نفت را مفت غارت میکرد روزی 7 میلیون بشکه نفت، بعد با همان پول، به زور اسلحه به ایران میداد که اینجا پایگاه ژاندارمری او در منطقه بشود اسلحهها هم باز دست خودش بود دست مردم ایران نبود برای خودش در پاسگاه خودش بود یعنی همه طرف ضرر ایران بود. حالا این آخوند به آمریکا دارد یاد میدهد که بروید به رئیس جمهورتان بگویید که اینطوری حرف بزند بگوید ما این کارها را نکردیم حکومت ایران به زور از ما خواسته ما هم که قصد بد نداشتیم ما میخواستیم خدمت کنیم هرکس از ما بخرد ما میفروشیم بگویید آمریکا تنها به درخواستهای سلطنت جواب مثبت داد! یعنی آمریکا تقصیری نداشته است. او اضافه کرد آمریکاییها باید از هر فرصتی که موجب بازگشت دوستی آمریکا با ایران شود استفاده کند و با این توطئه ضد آمریکایی باید مبارزه کنید. او گفت آمریکا سعی کند اخبار مساعدی نسبت به ایران اشاعه دهد. یعنی کاری کنید افکار عمومی ایران که از آمریکا متنفر هستند با آن جنایات زمان شاه، کمکم به شما خوشبین بشوند. این حرفهای آن شص به این است. بعد خودش میگوید که از آنجا که انقلاب ایران از ابتدای اوجگیری به شکلی عمل کرد که شعار میداد بساط چپاولگران را جمع میکنیم که منظورشان از چپاولگران و در رآس آن آمریکا و اسرائیل و انگلیس بوده است، میگوید اساس جامعه خسته و کوفته ایران، که انقلابیها میگویند ما 50 سال زیر شکنجه آمریکاییها و انگلیسیها و اسرائیلیها بودیم میگوید ما باید در جستجوی پایگاهی باشیم در بین نسل جدید ایران، (شماها) میگوید ما الآن در آن نسل نمیتوانیم خیلی نظرشان را عوض کنیم چون آنها دیدند ما که بودیم ما همدیگر را میشناسیم! از ما شلاق خوردند! ولی بچههای اینها، نسل بعد، یعنی شماها ما باید روی آن نسل سرمایهگذاری کنیم که صورت مسئله کلاً عوض شود که آنها بعد به خودشان بگویند برای چه مرگ بر آمریکا؟ اصلاً اسرائیل به ما چه؟ میگوید باید روی آنها سرمایهگذاری کنیم، محافظهکاران نمیخواهند با برخورد قاطعانهای که مظهر آن خمینی است با آمریکا و به قول او شیطان بزرگ مماشات و سازش کنند ما باید در مسائل مختلف یک تحولی در افکار عمومی نسل بعد ایجاد کنیم از الآن باید به فکر باشیم. بعد اسم چند نفر را میآورد تیپهایی که کارمندان رابط سفارت آمریکا بودند میگوید فلانی گفته این نمونه دیگری از تجزیه و تحلیل افراد وفادار به آمریکا که دارند خود را کمکم با اوضاع روز وفق میدهند و با ضربالمثل ایرانی که باد از هر طرف بوزد به همان طرف میوزند، آنها عموماً با این طرز فکر که افرادی مثل آنها باید در تشکیلات وسیعتری با طرحهای مؤثر و پیچیدهتری از این پس میان طبقه میانهرو در ایران، جامعه و حکومت ایران و برای آگاهی آنها در کشاکش بحران سیاسی عمل کنند موافقت کردند اما متأسفانه راهی طولانی در پیش دارند این کار آسان نیست. یکی دیگر از آنها میگوید حالا پی بردم که دیگر شاه نمیتوانست باقی بماند ما تا آخرین قطره ظرفیت شاه و پهلوی استفاده کردیم ایران را مکیدیم! میگوید ایران را مثل یک پرتغال مچالهاش کردیم و کنار گذاشتیم و به این آسانی نمیشود افکار عمومی را عوض کرد. اما مهمترین چیز برای آینده ایران و نجات ایران این است ایرانی باشد طرفدار غرب و افراطیون را از سطح قدرت و حکومت حذف کند. میگوید خط ایران در تقویت هرچه تشکیلات خط میانه به همین شکل است. طرفداران خمینی آنقدرها که با یکی از جاسوسهایشان دارد حرف میزند با یکی از همینها که جزو لیبرالهای مذهبی و میانهروها و طرفدار رابطه با آمریکا بودند که میگفتند خمینی اگر بگذارد با آمریکا مذاکره بشود آمریکا عوض میشود این میگوید مرگ بر آمریکا خب دشمنی آمریکا ادامه پیدا میکند همین حرفی که هنوز هم دارند میگویند. میگوید آن شخص به نام داوودی – الآن نمیدانم منظورش از داودی چه کسی است – میگوید در ملاقات با داودی و عزّالدین کاظمی که اینها حتی آدمهایی در وزارت خارجه پس از انقلاب داشتند، میگوید دارد به ما توضیح میدهد که باید با خمینی و کمونیستها چه کرد؟ داودی گفت طرفداران خمینی آنقدرها هم که گفته میشود اساسی و ریشهای نیستد، همانها مجبور خواهند شد به تدریج از برابر میانهرو در حکومت ایران عقبنشینی کنند یعنی بالاخره آینده رژیم ایران باید به دست میانهروها بیفتد که با ما رابطه دارند/ بعد اظهار خوشحالی میکند و میگوید خوشبختانه مثلاً پریروز مخالفین میانهروی خمینی اولین میتینگ بزرگ ضد خمینی را برگزار کردند. بعد با خوشالی میگوید در این میتینگ حتی شعارهای مرگ بر خمینی شنیده شد از جمله گروههای اتحادیه نمیدانم چی بودند که در معلمها و دانشآموزان بودند بعد میگوید 4- 5 هزار در این میتینگ شرکت کردند و در سه روزنامه که با سفارت ارتباط دارند و پولش را از سفارت آمریکا میگرفتند تبلیغ شدند همینطور از یک کلوپ در وزارت آموزش و پرورش که از قبل از انقلاب با ما در ارتباط بوده استفاده کردند که بتوانند یک عده معلم و دانشآموز و دانشجو را به صحنه بکشانند. مخالفین برجسته که ما باید آنها را با هم متحد کنیم گروههای چپ و راست که خودشان با هم اختلاف دارند میگوید ما باید اینها را با همدیگر در یک پروژه بیاوریم علیه خمینی و به نفع آمریکا. متین دفتری، عبدالکریم لاهیجی، رحیم صفاری، حزب اتحاد برای آزادی، کانون نویسندگان ایران، آقای مؤمنی و همینطور اسمها را میآورد، بعد میگوید که کنسول در پاسخ گفت اگر خمینی در مشی خود تندروی را ادامه دهند ما باید تلاش کنیم یک نیروی نظامی یا درون ارتش یا بیرون ارتش ایران را درگیر یک مشکل بزرگ نظامی کنیم. این کاری بود که هم خواستند با کودتا بکنند کودتای پایگاه شهید نوژه که شکست خورد. در کردستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان و ترکمن صحرا، جنگهای مسلحانه شروع شد به عنوان تجزیه، خلق کُرد، خلق ترک، خلق عرب، خلق بلوچ، خلق یمن، همینطور شروع شد، ظاهرش هم همه کمونیستها هستند ولی پشت پرده همهاش اسناد لانه بعداً درآمد که لانه جاسوسی با همه اینها ارتباط داشته است. با کُرد و فارس و لر با همه اینها شبکه زده بود. به همه اینها پول و اسلحه میداده، اطلاعات میداده. این هم که شکست خورد، قضیه ترورها، آن هم که نتوانستند کار حکومت و انقلاب را یکسره کنند جنگ شروع شد، صدام وارد جنگ شد. در اسناد لانه از یک سال و نیم دو سال قبل از جنگ که انقلاب تازه شروع شده و هنوز همان روزهای اول است میگوید که یکی از کشورهایی که روی آن علیه انقلاب اسلامی میشود سرمایهگذاری کرد عراق است با اینکه صدام و بعثیها شعار چپ میدهند و تظاهر به ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی میکنند ولی اینها میتوانند کاملاً در پروژه ما عمل کنند و همین کار را هم کردند طولانیترین جنگ قرن بیستم را راه انداختند و تحمیل کردند که آن هم الحمدلله به نتیجه نرسید شما دیدید که در همین اربعین چه اتفاقاتی میافتد؟ میلیونها عراقی، ایرانی، برادر، خواهر، از یک ملت به هم نزدیکتر، آن وقت چقدر دارند تبلیغ میکنند، در ایران تبلیغ میکردند که تا همین چند وقت پیشها که آی مردهای عراقی میآیند مشهد زنان و ناموس شما را مثلاً میبرند. عین همین را در عراق گفتند! گفتند نیروهای ایرانی و سپاه قدس و حزباللهیها مردم عراق میآیند زنان و دخترانتان و ناموستان را میبرند. در خرمشهر و خوزستان که آب و برقشان یک مقدار مشکل پیدا کرد گفتند همه آب و برق شما را به عراقیها دادند! همه پولهایتان را به سوریه و فلسطین دادند! تظاهرات کنید. درست خلاف این را در عراق در بصره گفتند که بصره هم شلوغ شد. بصره آب و برق نداشت قطع میشد شبکههای مجازی و ماهوارهها گفتند و رسانههای عربستان و امارات و خود آمریکا، بعثیها و داعشیها شروع کردند و به مردم بصره و عراق میگفتند آب و برقتان را دارند به ایران میدهند برای همین شما آب و برق ندارید. اینجا شلوغ شد گفتند که از عراق و سوریه و لبنان، حزبالله را آوردند که کسانی که تظاهرات و اغتشاش کردند بکشند! همین یکی دو هفته پیش که عراق و لبنان شلوغ شد که مطالبات واقعی بود که دشمن میآید روی آن سوار میشود دقیقاً عکس این را گفتند یعنی در عراق و در لبنان اعلام کردند که نیروهای سپاه قدس از ایران آمدند دارند مردم عراق را ... حالا ببینید از آن موقع دارد این حرف را میزند. دارد میگوید تمام جناحهایی که با هم مخالف هستند ما همه را باید زیر یک پرچم و یک خیمه بیاوریم و میآوریم و آوردند و این کار را کردند. شما ببینید کودتای نوژه چه کسانی بودند؟ از یک طرف بختیار، بختیار کیست؟ از سران جبهه ملی قبل از انقلاب است، حزب ملت ایران، جبهه ملی ایران به اسم مصدقی و... میرود قشنگ زیر بال سازمان سیا، اینتلیجنس سرویس انگلیس و رژیم پهلوی، در این کودتا آن دست جریان سلطنت طلب تفالههای رژیم شاه که پول ملت را دزدیدند رفتند هستند که الآن چندین ماهواره علیه ایران زدند. دیگر کیست؟ چندتا گروه کمونیستی تجزیهطلب در این پروژه هستند که حالا اینها خودشان هم از هم خبر ندارند. دیگر کیست؟ آقای شریعتمداری مرجع! دیگر کیست؟ قطبزاده عضو شورای انقلاب، کسی با هواپیمای امام(ره) از پاریس آمده است، رئیس رادیو و تلویزیون انقلاب اسلامی! این هم جزوشان بود که در اعترافاتش در تلویزیون گفت الآن هم توی اینترنت هست که آمدیم خانه کنار خانه امام را خریدیم مشغول نقب زدن بودیم که چند تن مواد منفجره زیر بیت امام بگذارند که وقتی مسئولین میآیند با ایشان، همه را منفجر کنند! مثل کاری که در حزب کردند بهشتی و 72 نفر را شهید کردند همان کار را با امام بکنند. یعنی آدم در شورای انقلاب، در مجلس خبرگان بوده، آدمهایی که در حکومت مقامات بالا دارند با کمونیست، با آخوند، با سلطنتطلب با جبهه ملی، بعد در اسناد هست که به منافقین و مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و تودهایها هم گفته بودند که ما داریم عملیات میکنیم. فرقش این بود آنها گفته بودند ما خودمان جداگانه عملیات داریم ما با شما قاطی نمیشویم ولی یک کلمه علیه اینها نه ایستادند نه هیچ کاری نکردند گذاشتند اینها بروند تحلیل منافقین این بود که اگر اینها کودتا کردند خمینی را کشتند پیروز شدند اینها که پایگاه مردمی ندارند ما میرویم از آنها میگیریم! اگر هم شکست خوردند که به ما ضربهای نمیخورد! ولی گذاشتند ببینند اینها موفق میشوند یا نمیشوند؟ که نشدند. بعد هم پروژههای خودشان بود و آن ترورهای 15 هزار، 17 هزار ترور که در آنها هم شکست خوردند. آن جملهای که میخواستم عرض کنم این است که اسم آدمهای چپ، راست، همه تیپ را میآورد و میگوید ما باید در ارتش بتوانیم کار کنیم، اگر نشد گروههای چریکی علیه حکومت فعال کنیم به اسم تجزیهطلبی و قومیت و مذهب و نژاد یا جنگ شیعه – سنی، یا جنگ فارس و کُرد و عرب، اگر نشد – دقت کنید – میگوید باید یک انقلاب آرام درون سیستم حکومت ایجاد کنیم، انقلاب آرام در سیستم حکومت یعنی استحاله! یعنی در انتخابات، در سیاستگذاریها، در سیاست خارجی و داخلی، و میگوید به این نکته بارها اشاره کردهایم که خمینی آدمی نیست که اهل معامله باشد! ما باید آدمهای اهل معامله را در حکومت پیدا کنیم و به کمک آنها جریان افراطی خمینی را و جوانهای افراطی مذهبی را کنار بزنیم، تا بشود آنها را حذف کرد.
اینها بخشی از اسناد است که خواهش میکنم خودتان هم به این اسناد مراجعه کنید و ببینید که چه کردند بعد اینها را که 40 سال گذشته شما ضربدر 40 یا 400 بکنید همین الآن دوباره دارند همین کارها را میکنند. یعنی اگر آن موقع فقط در دانشگاه شما 10- 15تا گزارشگر داشته از استاد و دانشجو و کارمند، 40 سال پیش بعد از انقلاب، که اینها جدا جدا به سفارت گزارش میدادند که امروز مثلاً در سطح دانشگاه شریف فلان میتینگ شد، فلان کس آمد این را گفت و... الآن این کارها نیست؟
یک نمونهاش این پاس دادن بچههای شما به کمپانیهای آمریکایی و صهیونیستی، که در بعضی از اساتید اینجا هم بودند اینها دست سرویسهای جاسوسی نیست؟ چطوری بچهها را اینجا مأیوس کنیم؟ درمانده بشوند، مضطر بشوند، به جای این که کمک کنیم اینجا شبکههای تولید علم، تولید فکر، تولید کار و اشتغال راه بیفتد، از اینجا مأیوس، درمانده، خسته، ذهنهایشان را خراب کنیم و از آن طرف هم مدام دعوت و زمینهسازی و اگر شد اینها را ببریم استخدام کنیم. بعد طرف میگوید آقا برای من علم مهم است من به سیاست کاری ندارم! عجب! پس چطور اگر برای شما ایدئولوژی و سیاست اصلاً اهمیت ندارد پس چطور زیر بار سیاست ایدئولوژیک آمریکا – صهیونیستی رفتی و داری برای او خدمت میکنی؟ مگر آنها سیاست نیست؟ مگر آن ایدئولوژی نیست؟ کسی که بگوید من فقط به مسائل علمی کار دارم به دین و مذهب و سیاست و ایدئولوژیک کاری ندارم اولاً خودش را فریب داده، و ثانیاً میخواهد مردمش را فریب بدهد. اصلاً امکان ندارد. تو را میبرند توی شبکه فعالیتهای خودش به دست تو، آخرین ورژن بمب شیمیایی جدید را به دست توی شیمیدان میسازد خودت هم نمیفهمی! جنابعالی مهندسی، فیزیکدانی، شیمیدانی، داری گوشهای از یک معادله را حل میکنی خودت هم نمیفهمی که این یک پروژه بزرگ است تو یک قطعه از این ماشین سرمایهداری هستی! تو میگویی برای علم است و فقط به فکر مسائل خودم و خانوادهام و زندگی شخصیام هستم من به سیاست و ایدئولوژی کاری ندارم من میخواهم راحت باشم، خیلی خب، به شرط این که مردم و ملتها هم راحت باشند نه این که آنها به قیمت راحتی جنابعالی ناراحت باشند. بعد چه کار میکنید؟ یک مرتبه میبینید شما جزئی از یک پروژه هستید که این پروژه ظاهراً فنی – مهندسی است ما در واقع یک پروژه استکباری و استثماری است. دارد به ماشین جنگی اینها کمک میکند دارد به ماشین اطلاعات امنیت اینها کمک میکند. دارد به ماشین جنگ نرم و جنگ فرهنگی اینها کمک میکند شما هم یک قطعهای در ماشین اینها هستی! خودت هم فکر میکنی جنابعالی نه سیاسی هستی، نه ایدئولوژیک! در حالی که کاملاً سیاسی هستی و در خدمت ایدئولوژیک سرمایهداری. اینها هم اتفاقاً از موادی است که در اسناد لانه به اینها هم اشاره کرده است. حیف روی اینها مطالعه دقیق نمیشود. اینها فوقالعاده نشان میدهد که الآن شما همینها را 40 برابر، صد برابر، 400 برابر بکن، همین سیاستها را دقیقاً دارند ادامه میدهند. اصولاً تکرار مکررات است، شیوهها و ابزار و آدمهایش عوض میشوند. همین خط افراطی و خط میانه که سیا میگوید باید مدام بگوییم در حکومت دوتا خط هست افراطیها بد هستند مانع پیشرفت و توسعه و امنیت و رفاه ایران هستند و میانهروها باعث پیشرفت و آرامش و رفاه هستند. باید سعی کنیم اینها بر آنها غلبه کنند. همین خط را الآن هم دارند میروند، ولی آدمهایش عوض شده ولی حرفها همان حرفهاست.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی